setare joooonisetare jooooni، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

ستاره آسمون من

تولد زن دایی فروغ

1390/6/3 13:22
نویسنده : فاطمه
581 بازدید
اشتراک گذاری

سیلام عسل خاله،عشق خاله

قربون اون ناز کردنت بره خاله که داییو عصبانی کردهniniweblog.com

دیروز تولد زن دایی بود ساعت ٣٠/٥ عصر که از خواب بیدار شدم ویهو یادم افتادniniweblog.comniniweblog.comو ایام عذاداریه فقط زنگ زدم و بهش تبریک گفتم...

بعدش مشغول کار با کامپیوتر بودم که تو قلبه با مامان حدیثت و بابا مهدیت اومدید اینجا،مامانیت برای افطار آش نظری اورده بود ماهم که گشنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!niniweblog.com

بعد افطار دایی هادی زنگ زد گفت داریم میایم،ماهم گفتیم خوش اومدیدniniweblog.comمنم چون عاشق دایی هادی و خانومشم از خوشحالی داشتم خودمو می ترکوندمniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

آره اینجوری.......

دایی اینا که اومدن بحث سر این شد که دایی هادی غذا کم می خوره و لاغر شده دایی هادیم که می خواست خودشو لوس کنهniniweblog.com نه گذاشت و نه بر داشت بر گشت گفت :من گشنمه بریم فست فود؟

منم که از خدام بود اول از همه گفتم:آره بریم ، راست می گید هادی خیلی لاغر شده!!!!niniweblog.com

خلاصه جات خالی عشقم رفتیم و یه دلی از عذا در اوردیمniniweblog.comniniweblog.com

 

به امید روزی که توام تو جمعمون باشی....

دوست دارم

niniweblog.com

فعلا بای بای

 

 

Orkut Myspace Good Bye Scraps, Graphics and Comments

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان ماهان
1 شهریور 90 9:35
به به مبارکه الهی 120 ساله بشه الهی همیشه بهتون خوش بگذره
مامان مانی جون
1 شهریور 90 15:01
سلام خاله جون ممنون از لطفی که به مانی من داری
حدیث
3 شهریور 90 2:11
آره دیگه دایی هادی لاغر شده بجاش خاله فاطمه بخور بخور را انداخته تا جایی که حال نداره دو قدم راه تا خونه رو پیاده بره
خاله نی نی ناز
3 شهریور 90 12:55
ااا !!!!! آبجی دیدی که راه رفتم! فقط یه خورده سختم بود خودت و چی میگی؟ عاشقتم