حس زیبای خاله بودن..
سلام نفففففففسم
سلام زندگییییییم
الهی خاله قربوووونت بره قشنگم..ستاره،عشقم با اینکه بیشتر اوقات یا پیشتم یا تو میای ولی خییییلی خیلی زود دلم برات تنگ میشه
دلم تنگ میشه واسه لحظه ای که میگم ستاااا میکشمتاااا و تو قهقه میزنی..
عشقم شیطونی هات قابل وصف نیست!آخه یهو یه کاره جدید یاد میگیری و دل همه رو میبری.
من و که میبینی اول واسم ناز می کنی و لبخند میزنی اگه بغلت کردم که هیچی،اگه بغلت نکنم ٢ دقیقه بعدش دستات و میاری بالا و هییییی غر میزنی هی واسم ناز میکنی که بغلت کنم و باهات بازی کنم..
جدیدا میای خونمون هرررجا میرم من و نگاه می کنی وقتیم بغلت میکنم محکم من و میگیری و سرت و میذاری رو شونم...
مامانتم هی میگه:ببین ببین چه خودشو واسه خالش لووووس میکنه..
تمومه زندگیمی ستاره،عاشق اینم که بغلم می کنی ، عاشق اینم که واسم ناز می کنی تا باهات بازی کنم، عاااااااشق اون بستنی خوردنت...عاااااشقتم
آخه من کلا عاشقه بچه ام ،ولی حس خاله بوووودن....عالیییییه
دوس دارم هرچی زودتر بزرگ شی تا همش پیشم باشی ، کلییی باهام بازی کنیم ، بریم بیرووون،شهربااازی،همه جا هر جا که تو بخوای عزیزم
صد در صد کسایی که خاله هستن حس من و درک میکنن.واقعا من عاشق ستارمم.با هر نفس اون منم نفس میکشم
بابام هی میگه فاطمه اینقد لوسش نکن !میگم بابا نمیتونم ..واقعا نمیتوووونم
تا یه کم گریه میکنی بی اراده میرم بغلت می کنم تا آرووم شی..وقتی اونجوری مظلومانه به سفره غذا نگاه می کنی و واسه سفره دست و پا میزنی دلم میسوزه یه کوچولو از غذا میزنم به لبت تا دلت نخواد!
البته سوپ خیلی دوس داشتی هی با دستت میزدی به دست و اووم اووم می کردی یعنی بازم سوپ بده ولی خاله جونی هنوز زوده...
زندگیمی با این خندیدنت
شکمووووی خاااله
طبق معمول یا داری مل مل نگاه می کنی یا فوتبال!