setare joooonisetare jooooni، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

ستاره آسمون من

ممنونم خدا جووونم..

سلاااام به همه دوستای خوووبم من چند روز خونه مامان برزگم بودم امروز که اومدم اولین کاری که کردم اومدم اینجا دیدم همون دوستم که گفته بودم برام نظر گذاشته ... منو میگید؟ وسط خونه جییییییییییغ میزدم می گفتم مرسی خدا جووونم.. آخه خیلی دوسش دارم دیشبم خوابشوو میدیدم خدا جونم مرسیییییییییییی عاشقتم
7 ارديبهشت 1391

بدون عنوان

کاش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگی ام نقاشی روی دیوار بود ای کاش کودک بودم تا از ته دل می خندیدم نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ برلب داشته باشم ای کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتی و درد با یک بوسه همه چیز را فراموش می کردم ...   ...
3 ارديبهشت 1391

خدایاا

خدایا....... دستانم خالی اند ودلم غرق در آرزوها............ یا به قدرت بی کرانت دستانم را توانا گردان............. یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن................   ...
3 ارديبهشت 1391

سفر به شمال

یه سلااااام کوچول اندازه تمام نی نی نازای نی نی وبلاگ یه سلام بزرگه بزرگ به اندازه مامان و بابایه گلشووون یه سلام به گرمیه دوستیمون یه سلام به شیرینیه یه بوس از لپ عشقم (ستاره ی خاله) یه سلام به تلخیه مزه ی انتظار دیدن نظراتون... سلاااااااااااااااااااااااااااام امیدوارم امسااال همه با هم دلامون و سرشار از دوستی های دوباره کرده باشیم و رو اون دوستایی که یه خورده کوچولو . قدر غبار نشسته بوده رو با یه دسماال نم پاااک پاااک کرده باشیم.. من منتظر نظر یک دوستم ، یه دوستی که از ته دل عاششقشم و از وقتی که وبلاگش رو پیدا کردم ٢٤ ساعته اونجاام و با خودم فکر میکنم که چقدر خوب میشه اگه ... خلاصه!!! دعا کنید بیاد وبلاگم و برام نظر ...
2 ارديبهشت 1391

بدون عنوان

خدایا این روزها حرفهایم بوی ناشکری می دهد   اما تو..به حساب تنهایی ودرد دل بگذار.. ...
29 فروردين 1391

بدون عنوان

خدایا تورا بخشنده دیدم و گناهکار شدم.تورا گرم دیدم و در سردترین لحظه ها به سراغت امدم..   تو مرا چگونه دیدی که این همه وفا دار ماندی.. ...
29 فروردين 1391

بدون عنوان

  حواست هست خدا..؟   صدای هق هق گریه هایم را.. از گلویی درمی اید که تو گفتی از رگش به من نزدیک تر هستی...     ...
29 فروردين 1391

بدون عنوان

دلم همچو آسمان،پر از ابرهای بارانیست، ای کاش دلم امشب بگرید، شاید که بغض عشق در چشمانم بشکند....   ...
29 فروردين 1391

اولین مسافرت با ستاره جیگر

سلام دوستای گلم بله ، بالاخره رسید اولین مسافرتی که داریم با ستاره خانوم میریم امیدوارم ستاره جونیم تو راه بیقراری نکنه.. البته دخمل خوبیه ولی خوب بعضی اوقات شیطونه بد گولش میزنه دیگه! خوب دوستاااااااای گل و نازنینم ، اگه نتونستم بیام پیشاپیش: نوروزتان پییییییییروز ایشالا همیشه در کنار هم شاد و خرم باشید سر سفره هااااااتون با اون دلای پاکتون بنده ی حقیرم یادی کنید.. دوستون دارم اندازه ی یه دنیا خووووووووووووبی یا علی! ...
23 اسفند 1390

داله عید میشه هااااا

شلام موس جونیاااااااا اواااااااا! بازم دلتون بلای من تنگیده بوووووود؟ آآآآآآآآآآآآآآآآآخی اوشکال نداله گیه نتونید اووووومدم  واااااااای اگه گفتید املوز چه لووووووزیه؟ پپپپپپپلق پوووووولوق پوووووووق وای چه تلسناکه خوفیدم!!! ٤شنبه سوولی! روزی که اگه بلیم بیلون به صولت کبابی و بخال پز شده بل می گدیم خونه... من که خلی خلی میتلسم شایدم یه خوده گیه تونم.. لاستی ! میدونید من هنوز مامانم و خالم و از هم تشخص نومودم؟ نومودونم چلا وقتی خاله بدلم میتونه یادم میوفته که شیل می خوام و نداش میتونم و با غل بسیال میدم: اوووووووووومأ ینی دشنمه هی وای من که هر سریم خاله ام میزنه تو حاله من و میگه: خاله قلبونت بله من که ما...
23 اسفند 1390