تق!تق!تق! مشمولم درو باز کن منم خاله...
سلام عخشم! خوبی عزیزه خاله؟ الهی خاله قربون اون لگدات بره که هر موقع دستم و میذارم و اسمت و صدا می کنم شروع می کنی به لگد زدن جیگرم اولین لگدت ٣شب پیش بود که نصفه شب ساعتای ٣ صبح محکم لگد میزدی ، مامان حدیثی سریع منو صدا کرد و گفت :فاطمه بدو که شروع کرده... منم بدو بدو اومدم و دستم و گذاشتم اولش چیزی احساس نکردم و خورد تو حالم ولی وقتی صدات کردم و گفتم ستاره ی خاله یه لگد واسه خاله بزن یهو یه لگد محکم زدی! وااااااااااااااااااااااااااای اگه بدونی چه حالی شدم بخدا خر کیف شده بودم!!!! همش قربون صدقت می رفتم جدیدا کلی باهات بچه گونه حرف می زنم آخه الان چند روزه که تو و مامان حدیثی اومدید پیشمون تا اتاقتون و کاغذ دیواری...
نویسنده :
فاطمه
11:35